به همت روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد؛

پنل تخصصی «نقش شهید سلیمانی در تصویرسازی جمهوری اسلامی ایران در بعد داخلی و بین المللی»

12854 Views

پنل تخصصی «نقش شهید سلیمانی در تصویرسازی جمهوری اسلامی ایران در بعد داخلی و بین المللی»، به همت روابط عمومی دانشگاه شهید بهشتی و به‌صورت مجازی، سه‌شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.

در این پنل که همزمان با ایام سالگرد شهادت سردار سلیمانی برگزار شد، ​​​​​​​دکتر امیر رضائی پناه، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه؛ دکتر محمد رضا اخضریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و دکتر امیر محمد حاجی یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف تصویرسازی جمهوری اسلامی ایران متاثر از شخصیت و اقدامات شهید سردار سلیمانی پرداختند.

دکتر امیر محمد حاجی یوسفی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با عرض خیر مقدم با اشاره به ضرورت شناخت ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی گفت: شهید سلیمانی به عنوان یک شخصیت نظامی شناخته شده است؛ قریب به اتفاق جامعه  ایشان را به عنوان یک ژنرال نظامی و سردار جنگ می شناسند. در این پنل درنظر داریم به تحلیل «قدرت نرم» به عنوان بعد دیگر شخصیت ایشان بپردازیم و نقش شهید سلیمانی در ایجاد تصویری از ایران و جمهوری اسلامی در سطح ملی و بین المللی را بررسی نماییم.

شهید سلیمانی برخی از تصاویر از جمهوری اسلامی را بازسازی و تصحيح کرد

استاد بین الملل دانشگاه شهید بهشتی با تعریف مفهوم "تصویر" یا ایماژ (image) در ادبیات علوم سیاسی  و روابط بین الملل اظهار داشت: در مورد ایماژ و اینکه ایماژ چه هست، تعاریف متعددی را می شود ذکر کرد، در تعریف ساده "تصویر" (image)  مجموعه ویژگی‌هایی است که ما از یک موضوع مثل ملت یا دولت در ذهن داریم؛ مثلا وقتی می‌گوییم ملت ایران یا دولت ایران یا جمهوری اسلامی ایران یک سری ویژگی‌ها در ذهن به عنوان ایماژ یا تصویر تعریف می‌شود که عمدتا یک برساخته (construct) است که از مجموع این ویژگی‌ها در واقعیت حاصل می‌شود و شکل می‌گیرد و البته این ایماژ یا تصویر می‌تواند توسط نخبگان  ارائه شود و یا نخبگان نسبت به یک موضوع تصویری را مطرح کنند و یا می‌تواند توسط عموم مردم مطرح شود.

دکتر حاجی یوسفی به ویژگی‌های انقلاب اسلامی در بعد انسانی آن تاکید و تصریح کرد: انقلاب اسلامی ایران بعد جهانی و نگاه فراملی داشت، فرابخشی و فراقومی بود. دایره شمول آن صرفاً مربوط به مسلمانان نبود، بحث مستضعفان جهان بود. از آنجا که غربی‌ها صریح، دقیق و به‌سرعت این مهم را درک  کردند، تلاش کردند انقلاب اسلامی را تا جایی که امکان دارد مخدودش کنند و همچنین تلاش کردند انقلاب را در مرزهای سرزمین ایران محدود کنند؛ معتقدم یکی از اهداف تحمیل جنگ عراق بر ایران، حصر انقلاب در داخل مرزهای ایران بود. در حوزه صدور انقلاب آن را به نوعی به عنوان مداخله در امور داخلی دیگران به تصویر کشیدند و ایران را به عنوان یک کشور مداخله‌جو تعریف کردند. با مطرح کردن بحث هژمونی یا امپراطوری فارس و تلاش ایران برای سلطه، تصاویری از ایران با عنوان تهدیدی برای امنیت کشورها ترسیم کردند.

وی با برشمردن نقش سردار سلیمانی در تغییر این تصویر از انقلاب اسلامی که غربی‌ها ساختند، ادامه داد: شهید سلیمانی در حوزه «قدرت نرم‌» برخی از تصاویر از جمهوری اسلامی را بازسازی و تصحيح کرد، به عنوان مثال ایشان این ذهنیت که "جمهوری اسلامی صرفا حامی شیعیان است" را اصلاح کرد؛ این مهم در نیروهای نیابتی که متشکل از مسلمانان شیعه و سنی هستند به خوبی نمود پیدا کرد. ایشان در جنگ با داعش با بازسازی تصویر مخدوش از جمهوری اسلامی، تصویری از ایران به عنوان کشوری در حال مبارزه با تروریسم و نجات‌بخش منطقه ارائه کرد. در این تصویرسازی، بر خلاف ادعای غربی‌ها ایران دیگر سیاست خارجی قوم‌گرایانه ندارد، حامی تروریسم نیست و قصد مداخله ندارد بلکه شیعه و سنی و افغانستانی، لبنانی، ایرانی، سوری، عرب، فارس و ایزدی همه با هم به‌همت و توان شهید سلیمانی گرد هم می‌آیند تا با تروریسم داعشی مبارزه کنند و منطقه را از شر اهریمن داعش نجات دهند.

جوان امروز نسبت به خودش یک تصویر کاملا مغشوش دارد

 دکتر محمد رضا اخضریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در سخنان خود به معرفی مفهوم "انگاره" پرداخت و اظهار داشت: انگاره یعنی تصویری که ما از خودمان داریم و به دیگران منتقل می‌کنیم. تصویری را که من از خودم دارم اصطلاحا (self concept) نامیده می شود و در فرایند روانشناختی و روانشناسی اجتماعی بسیارمهم است؛ در روانشناسیِ، فردی هویت یک فرد را به نمایش می‌گذارد و در بعد اجتماعی و در یک فرایند اجتماعی، مهم‌ترین نقطۀ آغاز تشکیل هویت ملی است. در یک فرایند طولانی مدت، اولین گام برای شکل‌گیری هویت ملی از طریق (self concept) است. آدم‌ها تصویری که از خودشان دارند را در معرض دیگران می‌گذارند، خودشان را معرفی می‌کنند، درواقع  سلف کانسپت ساده‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین طرح ذهنی است که آدم‌ها برای حل یک مسئله ساده در آن به کار می‌برند.

استاد دانشگاه تهران اهمیت (self concept) را در ذهنیت هر فرد از خودش دانست و افزود: در کنار این مفهوم ما یک تصویر دیگری داریم که تحت عنوان سلف ایمیج خوانده می‌شود به معنی اینکه دیگران در مورد ما چه می‌گویند؛ ما نسبت به آن چیزی که درباره خودمان گفته می‌شود برداشتی ارائه می‌دهیم  که برداشت ما از تصویر دیگران است، این در واقع سلف ایمیج هست. دیگران به ما می‌گویند شما چگونه هستید و گاهی از این نوع برداشت استفاده می‌کنیم و می‌گوییم دیگران در مورد ما اینگونه فکر می‌کنند و ما باورمان می‌شود که اینگونه هستیم.

دکتر اخضریان با بررسی بحران هویت در بروز حوادث  سیاسی و اجتماعی در ماه های اخیر بیان داشت: به اذعان برخی از متخصصان حوزه روانشناسی و جامعه شناسی، حوادث اخیر حاصل اغتشاش هویتی است یعنی چالش های هویتی که در نسل جوان به وجود آمده است بر فرایند هویت سازی تاثیرگذار بوده است و جوان امروز ما نسبت به خودش یک تصویر کاملا مغشوش دارد؛ خودش را در عین اینکه از نژاد  آریایی می داند، یک بدبخت و بیچاره ای می‌داند که هیچ امیدی در آینده برای خودش متصور نیست. این اغتشاش هویتی باعث می شود که نتواند خود را باز تعریف کند.

وی با تاکید براهمیت اصلاح «تصویر از خود» تصریح کرد: یکی از گام‌های اول در فرایند تمدن‌سازی و مطرح کردن ادبیات تمدن‌سازی، بازسازی و اصلاح تصویر از خود و ایماژ از ماست. در توضیح این مفهوم به تفاوت این دو جمله دقت کنید: «ما هشتاد میلیون مثلا دزد هستیم» در مقابل این جمله که «ما ملت امام حسینیم،ما ملت شهادتیم»؛ کاملا تفاوت دو تصویر انسان ایرانی آشکار است. سلف کانسپتی که من ممکن است از خودم داشته باشم، با سلف کانسپتی که سردار سلیمانی از خودش و از ملت ارائه می‌دهد سلف کانسپت هویتی هست و فرایندش در مقدمه تمدن‌سازی است. نگاه ایشان ما را وصل می‌کند به چیزی که خیلی بزرگتر از حد و اندازه یک آدم معمولی است؛ ما را به یک دایره تمدنی وصل می کند؛ ما ملت شهادتیم، این ملت شهادت چه هست؟ ظرفیت بزرگی برای آدمها تولید می کند.

دکتر اخضریان افزود: اگر فرایند هویت سازی را بخواهیم بازسازی کنیم، گام نخست برای تمدن سازی اصلاح سلف کانسپت خودمان است. همچنین باید  سلف ایمیج مان را با رویکردی که خودمان داریم، با مدیریت و حکمرانی مناسب اصلاح کنیم. سلف کانسپت ما نیاز به اصلاح فرهنگ عمومی دارد و سلف ایمیج ما نیاز به اصلاح فرایندهای دیپلماسی عمومی و رسانه دارد.

استاد دانشگاه تهران، عملکرد و کارکرد  مهم سردار سلیمانی را ایجاد سلف کانسپت هویتی دانست که ما را به یک دایره ادبیات کاملا محتوایی و بسیار ارزشمند و برجسته وصل می‌کند و در عرصه دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای تصویری که از ما ارائه می‌دهد، تصویر عزت و افتخار است.

شهید سلیمانی اسلام سیاسی را بر اساس ایده مبارزه مبتنی بر اخلاق و حقوق بشر بسط می‌دهد

دکتر امیر رضائی پناه، مدرس دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه؛ با تحلیل شخصیت شهید سلیمانی  به چگونگی ارائه تصویر از سوی ایشان از یک هویت دوگانه که از سویی مبتی بر هویت و و از سوی دیگر مبتنی برقدرت است  پرداخت و اظهار داشت:  آدم‌ها می آیند و می روند، هیچکسی نیامده که قرار باشد بماند اما چطور می شود بعضی افراد علی رغم اینکه وجود مادی شان از دنیا می رود خودشان می‌مانند؟ پاسخ من به این گزاره این است که هر فردی به یک سری از مفاهیم و تصویرها خودش را پیوند می‌زند، این پیوندها هر چه به سمت مفاهیم فطری‌تر باشد مانایی بیشتری دارد.

وی ادامه داد: هر چه آن مفاهیمی که با آن قرار است پیوند بخورد آگاهانه تر، حرفه ای تر و دقیق تر انتخاب شود میزان ماندگاری در دنیا را نشان می دهد. ما به واسطه مفاهیمی که با آن پیوند خوردیم می مانیم نه الزاما به خاطر خودمان. اگر شما آمدید در راستای یک منطق درست کار را کردید هر چه مفاهیم شما ابدی و ازلی تر باشد، تضمین کننده این است که در ناخودآگاه جمعی مردم ماندگار خواهد بود و بخشی از حافظه  تاریخی خواهد شد. با این نگاه باید دید شهید سلیمانی چه می کند؟ سلیمانی همسو با خوانش شیعی ایرانی از اسلام یعنی آن تجربه ای که از اسلام درون چهارچوب سرزمینی ایران وجود دارد یک دوگانه از هویت و قدرت را متصور می شود، ما در تاریخ تجربه  ایرانی از تشیع، یک دوگانه داریم اقتدار در عین مظلومیت؛ امام علی (ع) در عین حال که  فاتح خیبر است اول مظلوم عالم هست.  این چیزی است که شما در قاسم سلیمانی می‌بینید، در عین حال که یک فرمانده قدرتمند است، نماد مظلومیت ایرانی هم است.

دکتر رضائی پناه، شهید سلیمانی را احیاگر اسلام سیاسی دانست و ادامه داد: روح دوگانه دیدن اهورایی و اهریمنی و سنت فلسفی در انگارۀ ناخودآگاه شخصیتی مثل سردار سلیمانی هست، در قالب اینکه دنیا دو بخش حق و باطل است، مبارزه  توام بین این دو وجود دارد و این مبارزه همیشگی است. یک رسالت است یک الزام است، چه به لحاظ اخلاقی، چه به لحاظ شرعی موظف هستی در این صحنه بازیگری کنی و این بازیگری باید در راستای حق باشد. در ذهنیت قاسم سلیمانی ایران هم مظلوم است و هم مقتدر؛ ایران و جمهوری اسلامی نماد تمامیّت خیر است و تصویری که ارائه می‌شود این است که ایران، مقتدر مظلوم است. ایران آن بازیگری است که اصلا دنبال چپاول نیست، دنبال خیر رساندن است، دنبال این هست که یک بازیگر مطلوب بر اساس قواعد اخلاقی بشر است. شهید سلیمانی بخش عمده ای از دیپلماسی عمومی را ]اگر دیپلماسی عمومی را این تعریف کنیم که با توده ها ارتباط گرفت[ با بدنه ی ملت مرتبط کرد.

وی، با تحلیل گفتمان و میراث سردار سلیمانی بیان داشت: گفتمان سلیمانی مبتنی بر چند رکن اساسی است، اول ولایت و هدایت و دوم رحمانیت و انسانیت ،سوم عدالت و کرامت و در نهایت ملیت و ناسیونالیست. میراث شهید سلیمانی دو وجه دارد،یک وجه اخلاقی آن که رشادت، خلوص و دلاوری است و وجه دوم، جستجو و تمنای مانایی بر اساس مقوله‌ها و مؤلفه‌های اصیل است. یعنی یک بخشی از مفاهیمی که شاید ایران دیگر نمی‌توانست آن را به راحتی به نظام بین‌الملل مخابره کند از طریق ایشان انجام شد و فراسوی دو گفتمان اسلام مدنی و بنیادگرا، اسلام  سیاسی را بر اساس ایده مبارزه مبتنی بر اخلاق و حقوق بشر بسط می‌دهد.​​​​​​​

 

​​​​​​​