امروزه آموزش توانمند سازي  به عنوان يكي از راهكارهاي اصلي توسعه منابع انساني بويژه در حوزه سازمان‌ها صنعتي مورد توجه بسياري از صاحب نظران و مديران آموزش و فراگیری قرار گرفته است. این نگاه ، از اهميت و جايگاه ويژه اي در امر برنامه ريزي و توسعه كلان وزارت نيرو و صنعت آب و برق  برخوردار بوده و هست. اين اهميت به ويژه در شكل خاص آن از اين مسأله نشات مي گيرد كه، کارکنان با اتکا به  آموزش توام با پرورش نيروي انساني، خواهند توانست توانايي هاي شايان توجه خود را در ميدان عمل به مَنصه ظهور برسانند. مسئولين واحدهاي سازماني، ناگزيرند به موقعيت و موفقيت سازمان خود بيانديشند، و يكي از گزينه ها براي بالاتر بردن رشد علمي سازمان، حضور كاركنان در دوره هاي آموزشي ِ تخصصيِ ضمن خدمت میباشد. "آموزشهاي تخصصی ضمن خدمت" مهارت در تفكر  و عمل را در ایفای نقش تقويت مي نمايد. ايجاد تفكر منطقي، انتقادي و انتقاد پذيري در كاركنان ايجاد و اساس اين نوع آموزش ها را تشكيل مي دهند زيرا انسان متفكر منطقي، از كليه امكانات به بهترين صورت بهره گرفته براي بهتر زيستن تلاش وافر مي نمايد.

شایان ذکر است برنامه توسعه اي  به مبحث آموزش و بهسازي نيروي انساني توجه ويژه نشان داده شده واين توجه در نظام جديد آموزش كاركنان دولت لحاظ گرديده است.

گسترش كرامت و كفايت انساني، در راستاي ظرفيت سازي و ايجاد توانمندي نیروی انسانی سازمان با هدف ِ افزايش كارآمدي و اثربخشي فعاليتهاي فني و توسعه مهارتها و تخصص و همچنین گسترش دانش شغلي كاركنان متناسب با نيازهاي رو به رشد ، زماني حاصل مي شود كه ، هر سازمان با تنظيم برنامه آموزش و بهسازي، نيازهايِ توسعه اي را در سطح فرد، شغل و سازمان با توجه به دو اصل استمرار و جامعيت آموزش ها تهيه وتدوين نمايد، و از تمام ظرفيتهای دانش افزائي در جهت پياده سازي بهينه آن استفاده بَرَد.

 واقعيتها نشان مي دهد با گذشت زمان ضرورت پرداختن به نيازهاي جديد تر در عرصه مختلف حرفه اي ،تخصصي ودانشگري براي مديران و مجريان روز به روز بيشتر مي شود. سازمانهاي موفق به اين مهم دست يافته اند و به جاي تأكيد بر اهداف كمّي ،بر ظرفيت سازي وارتقاء توانمندي هاي حرفه اي وتخصصي منابع انساني در همه سطوح همت گمارند. براي حصول به اين هدف عالي هم در بعد خواستن نظير توجه به ضريب انگيزشي ، درك نيازها وعلائق وهم در بعد توانستن (توسعه مهارتها ،راهكارها و روشهاي علمي)به صورت همه جانبه ،برنامه آموزش وبهسازي نيروي انساني را در دستور كار خود قرار داده اند تا تحقق اصول و راهبردهاي مزبور ميّسر گردد.در همين راستا در چشم انداز برنامه پنجم توسعه اقتصادي ،اجتماعي و فرهنگي وآيين نامه ودستورالعملهاي آن ، اجراي دوره هاي آموزشي متناسب با مشاغل مورد تصدي كاركنان به منظور افزايش سطح كارايي بويژه از طريق آموزشهاي كوتاه مدت نظام جامع مورد تأكيد قرار گرفت و متعاقب آن در برنامه هفتگانه تحول در نظام اداري ،برنامه پنجم توسعه ،به مبحث آموزش و بهسازي نيروي انساني توجه ويژه نشان داده شده و اين توجه در نظام جديد آموزش كاركنان دولت لحاظ گرديده است.

راه حل ها وشيوه هاي نوين آموزشي (نظیر آموزش الکترونیکی) با انگيزه‌ كاستن از نارسايي ها و مشكلات و سرعت و قوت بخشيدن به جريان توسعه يكي پس از ديگري تجربه شده اند تاعرصة پرشتاب كار وتلاش با كمترين آسيب و توقف و با بيشترين دستاورد ، فعال باشد . اين روند كه مقتضاي جهان رو به پيشرفت است هم چنان ادامه دارد و راه كارهاي نوین با فايده ها واثر بخشي هاي بيشتر در حال شكل گيري وتجربه وجابجايي است. امر آموزش وتربيت نيروي انساني  ،در اين عرصه از اهميت بسيار خاصي برخوردار است و خوشبختانه  ساختار آموزشهاي كاربردي طراحي شده  براي ايجاد قابليتهاي لازم علمي و تخصصي مورد نياز صنعت آب و برق  گاز و پتروشیمی و دیگر صنایع مرتبط كشور بعنوان ظرفیت اصلی و کارکردی موجود است.

نقشي كه اين سبك شناسي ِآموزشي در انتقال تجربه وفن , افزايش بهره وري و افزايش انگيزشي كاركنان جهت ارائه خدمات بيشتر دارد با هيچ ابزارديگري قابل حصول نيست .اين ساختار با بازنگري وارزيابي هائي كه انجام مي شود , درحال تكامل است واميد مي رود با استفاده از نظرات ارزشمند مديران , كارشناسان وهمكاران گرامي در بخش هاي مختلف صنعت آب وبرق و صنایع مرتبط نظیر نفت و گاز و پتروشیمی ...., شاهد رشد وتعالي كمي وكيفي آموزش هاي آن باشيم .

 

آموزش در حقيقت يكي از راههاي اصولي و منطقي هدايت تلاشهاي نیروی انسانی در سازمان و باعث بكارگيري توانائيها و استعدادهاي نهفته و بوجود آوردن حس انعطاف‌پذيري فكري لازم در كاركنان خواهد شد و از سوی دیگر منجر به افزایش اثربخشي و كارايي سازمان می گردد. آنچه به ويژه در گردش چرخ های عظیم صنایع آب، برق و انرژي و صنایع مرتبط نظیر نفت ، گاز ، پتروشیمی و..كشور از اهميت فراواني برخوردار است جهت‌گيري فعاليت‌هاي آموزشي به سمت ديدگاههاي سيستمي مي‌باشد كه ضرورت آن با توجه به شرايط نوين جهاني، فن‌آوريهاي پيچيده، مدیریت دانش و تغییرات مشاغل دو چندان مي‌نمايد.

تلفيق و تمركز نگرش سيستمي با كاركردهاي سياست‌گذاري، برنامه‌ريزي، اجرا و ارزشيابي آموزشي، حرفه آموزش در سازمان‌ها را هدفمند، عقلايي، پويا و انعطاف‌پذير مي‌نمايد.

آموزش تخصصی نوعي سرمايه گذاري مفيد و يك عامل كليدي در توليد محسوب مي شود كه چنانچه به درستي و شايستگي برنامه ريزي و اجرا شود، مي تواند بازده اقتصادي قابل ملاحظه اي داشته باشد.

آموزش و بهسازي كاركنان اقدامي راهبردي است كه در سطح فردي باعث ارزشمندي فرد، در سطح سازماني باعث بهبود و توسعه سازمان و در سطح ملي و حتي فرا ملي منجر به افزايش بهره وري مي گردد.

آموزش های ضمن خدمت به دلایل زیر مورد نیاز سازمانها میباشد :

1- عاملی جهت ظهور استعدادهای پنهانی نيروي انساني در ايفاي نقش سازماني

2- منحصر به فرد بودن موقعیت ها درايفاي نقش

3- تغییر شغل و مواجه شدن کارکنان با مسائل جديد (بروز سازي موردكاوي تخصصي)

4- شناخت و تبيين قوانین و مقررات ساختاري

5- بررسي چالشهاي عملکرد جاری و پیش بینی های آینده نگر در این زمینه

6- پايش كيفي مداوم فعالیتها- نظام ارزيابي كيفيت

7- افزایش رابطه تولید و خدمات

8- پوياسازي و بهروش در وظایف سازمانها

9- ورود فناوریهاي و جدید اعم از سخت افزار و نرم افزار وارتباطات در عرصه فعالیتها سازمان

10- دانش افزائي در عرصه های مختلف

مركز آموزشهاي تخصصي شهید عباسپور به عنوان يك مشاور آموزشي پويا، همواره ارتباط و تعامل مؤثر خود را با بدنه صنعت ، سياستگزاران و ساير ذينفعان برقرار و ابزار و فناوري مناسب را به بهترين شكل در اين راه به كار مي‌گيرد. همچنين همواره در تقويت همكاري با سازمانهاي مرتبط منطقه‌اي و بين‌المللي در راستاي توسعه فعاليتها همت گمارده است.