یادداشت های ویژه

شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س)

حجت الاسلام والمسلمین علی صدیقی پاشاکی – مدیر حوزه علوم اسلامی دانشگاه شهید بهشتی
صدیقی.jpg

فاطمه است دیگر. گاه در میدان جنگ احد، مددکارانه به مداوای مصدومان و مجروحان می پردازد. و گاهی نیز در هیاهوی شهر پاسخگوی سوالات و مراجعات مردم خصوصا بانوانشهر مدینه است. زمانی مادرانه به دلداری پدر اقدام می کند و عنوان ام ابیها می گیرد، و وقتی دیگر همسری همراه و استوار می گردد و مادری مهربان برای فرزندان است. روزی در جریان مباهله فخر پیامبر اعظم و مسلمانان، و روزی دیگر تنها پشتیان امام تنها و مظلوم دوران خویش است، و یک تنه سپاهی رخنه ناپذیرجلوه می کند.
اینها همه در بانوی مهربان شهر مدینه دختر پیامبر اسلام جمع است. او که وقتی نامش می آید، بی گمان به یاد علو مقام و رفعت جایگاهش می افتیم. عظمتی چنان در نام او نهفته است که هر انسان وارسته و حق طلبی را به تمجید وا می دارد. آری فاطمه سلام الله علیها.
شیعه و سنی او را می ستاید. پیامبر خدا نیز او رامی ستاید و خداوند در شان او سوره ای نازل می کند.
پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله در خصوص او اینگونه فرموده است: اگر نیکیها و زیباییها به صورت انسانى جلوه کند، همانا او فاطمه خواهد بود؛ بلکه او از آن برتر است، براستى که دخترم فاطمه برترین انسانها روى زمین از نظر عنصر و ذات، و از نظر شرافت و بزرگوارى است. (فرائد السمطین، ج 2، ص 68.)
و امام صادق علیه السلام چه زیرکانه فرمود: او صدیقه کبراست که بر محور شناخت او قرنهاى گذشته دور زده است. (بحارالانوار، ج 43، ص 105). و او را محور خلقت معرفی نمود.
و فرزندش مهدى عجل الله تعالی فرجه نیز با عظمت از او یاد می نماید و می فرماید: دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله زیباترین الگو براى من است. (بحارالانوار، ج 53، ص 179)
عبد الرؤف مناوی، از علمای اهل سنت در کتاب فیض القدیر با اشاره به روایت "فاطمة بضعة منی" از قولابوالقاسم سهیلی از علمای اهل سنت می‌گوید: "إستدلّ به سهیلی علی ان من سبّها کفر لانه یغضبه و أنها أفضل من الشیخین (فیضالقدیر، ج 4، ص 551) سهیلی بر اساس این روایت استدلال کرده است همانا هرکس فاطمه را سب کند کافر است؛ چون رسول خدا به او غضب می‌کند و این که او افضل از شیخین است".
حاکم نیشابوری و بسیاری دیگر از علمای اهل سنت از عایشه نقل کرده اند که درباره فاطمه می گوید: کسی را ندیدم که راستگو تر از فاطمه باشد، مگر فردی که او را به دنیا آورده است (یعنی پیامبر)(المستدرک علی الصحیحین، ج3 ص175)
با این همه چنان زاهدانه زیست و شگفتی همگان را بر نگیخت.سلمان که زندگی او را از نزدیک مشاهده نموده می گوید: شگفتا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر روی کرسی های طلا می نشینند و پارچه های زراندود بر تن می کنند و این دختر رسول خداست که نه چادرهای گرانبها بر سر دارد و نه لباس های زیبا و زربافت می پوشد.
و این فاطمه است. با این حال در شهری که به نام پدرش مدینه نامیده شده، تاب تحلمش را ندارند، و او را متحمل سختی ها و رنج ها می نمایند. رنجی که تا ابد قلب انسان را می فشارد و بغض سنگینی بر دل فرزندان آدم می نهد. و خدا می داند و بس.
فاطمه علّت است خلقت را
فاطمه حُرمت است حُرمت را
فاطمه،فاطمه است بی کم و کاست
فاطمه زُهره است ظلمت را
فاطمه عصمت است بر مریم
فاطمه عصمت است بر هاجر
فاطمه عزّت است بر کعبه
نه فقط کعبه، بلکه بالاتر!
(شاعر: صابر خراسانی)