یادداشت های ویژه

کتابدارم و دستم چون ابر بارانی است

امیررضا اصنافی
استادیار گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، عضو هیات مدیره انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایرانdrasnafi2017.jpg
 
 
 
گفتن از مقام و منزلت کتابدار در سطرها و گفتار نمی‌گنجد. نمی‌توان به انتظار نشست تا در هفته کتاب و روز کتابدار به یاد کتابداران باشیم و بعد، آنها را به باد نسیان بسپاریم تا سالی دیگر و هفته کتابی دیگر.
برای جامعه‌ای که اهل فکر و تأمل، بردباری و تحمل و کوشش و عمل است، هر روز، روز کتاب و کتابدار است. جامعه‌ای که حداقل یکی دو بار در هفته به کتابخانه عمومی ‌نرود، از منابع کتابخانه استفاده نکند و با کتابدار صبور و عالم آنجا سروکار نداشته باشد، نمی‌تواند فرهیختگی را بازنمون کند. برعکس قضیه نیز صادق است؛ کتابخانه‌ای که نتواند وارد جامعه شود، کتابدار اگر نخواهد ارتباطش را با مردم بیشتر کند و مایل نباشد خدمتی افزون به مراجعه‌کننده داشته باشد و تصور کند فقط یک کارمند ساده است، رو به زوال می‌رود و منزلتی نه به قدر یک دانشمند راهنما، بلکه پایین‌تر از یک کارمند عادی خواهد داشت و جامعه او را به عنوان یک متصدی ساده می‌نگرد.
بنابراین، این ارتباط، یک ارتباط دو سویه است. کتابدار و جامعه باید دریابند که هر دو به هم نیازمندند. آنها باید برای فرهیختگی و بالندگی یکدیگر بکوشند. اگر چنین تفکری حاکم شود آنگاه هر روز برای جامعه روز کتابدار و برای کتابدار روز تعامل با جامعه و تلاش برای تربیت غیررسمی ‌آن است. زیرا کتابداران هستند که با محمل گفتگو و اندیشه سروکار دارند. محملی که صبورانه و آرام به جامعه می‌آموزد که چگونه رفتار کند، چگونه تفکر کند و به خودآموزی بپردازد. جامعه­ای که از اندیشه، نوشتن، خواندن و گفتن به دور باشد، رو به زوال می‌رود و فرسوده خواهد شد.
امروز درک منزلت کتابداران یک مساله چندگانه است که در آن مدیران، تمام طبقات جامعه و خود کتابداران دخیلند. مدیران بدون اطلاعات و خواندن، نمی‌توانند تصمیم‌گیری کنند. پس هرگز نمی‌توانند نیاز خود به کتابخانه و کتابدار را کتمان کنند. هر چند اگر پیشرفته‌ترین وسائل ارتباط جمعی را هم در اختیار داشته باشیم باز هیچ چیز جایگزین فضای معرفت‌زای کتابخانه و حضور اندیشمندی چون کتابدار نشده و نخواهد شد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که یک کتابدار عادی، فقط یک کارمند است. دل‌مشغولی او خدمات فنی و گاهی ارائه خدمت به جامعه است. لیکن، یک کتابدار خلاق، به بازآفرینی خدمات، گردش اندیشه و جذب مخاطب می‌پردازد. جامعه باید بداند در کتابخانه‌ها ایده‌ها تحقق می‌یابند. به روزی که در کتابخانه عضو می‌شوید فکرکنید. وقتی کارت عضویت را تحویل می‌گیرید گویی دوباره متولد شده‌اید.
جامعه باید بداند که بدون وجود کتابداران و کتابخانه‌ها نه گذشته­ای داریم نه آینده‌ای پیش رو خواهیم داشت. حتی وقتی جامعه احساس می‌کند که همه چیز را می‌داند باز هم از یک کتابدار اندیشمند پرس و جو می‌کند و از او نحوه رسیدن به مقصد را جویا می‌شود. چون او راه رسیدن را بهتر می‌داند. در سونامی‌ تولید و گردش اطلاعات، کتابداران کمک می‌کنند کاربران به آسودگی در برکه آرام کتابخانه شنا کنند. شاید موتورهای جستجو بتوانند میلیون‌ها پاسخ را برای سوال به ما بدهند ولی کتابدار فقط دنبال ارائه پاسخ نیست، او با منش و تخصص خود سعی دارد تا جامعه را با کتاب، این محمل تمدن و فرهنگ آشنا کند و با تحویل اطلاعات مناسب به او، تلاش کند تا جامعه آگاه را بسازد. قدر کتابداران، این حافظان و مورجان فرهنگ و اندیشه را بیشتر بدانیم.